اهداف ملّی

help
icon
نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین اشکوری 1400/12/21

آنچه که یک ملّت به عنوان مطلوب ذاتی به دنبال تحقق آن هستند را اهدف ملّی می‌گویند. اهداف ملّی بر پایه‌ی نوع نگاه این جامعه به هستی، انسان، آینده‌ی انسان و جامعه شکل می گیرد؛ یعنی نوع بینش‌های معرفت شناسانه، هستی شناسانه، انسان شناسانه، در تعیین اهدف ملّی بسیار دخیل هستند.

آنچه که یک ملّت به عنوان مطلوب ذاتی، به دنبال تحقق آن است؛ مجموعه‌ی آدم هایی که در یک سرزمین زندگی می‌کنند و دارای دولت مستقل هستند، یک ملّت را تشکیل می‌دهند و آنچه که این ملّت، به عنوان مطلوب ذاتی به دنبال تحقق آن هستند را اهدف ملّی می‌گویند.
اهداف ملّی بر پایه‌ی نوع نگاه این جامعه، به هستی، انسان، آینده‌ی انسان و جامعه، شکل می گیرد؛ یعنی نوع بینش‌های معرفت شناسانه، هستی شناسانه، انسان شناسانه، در تعیین اهدف ملّی بسیار دخیل هستند، این نوع نگاه در شکل گیری اهداف ملّی دخیل است.

از آنجایی که ما مسلمان هستیم و تفکر غالب جامعه‌ی ما، جامعه‌ی شیعی است؛ می‌توانیم اینگونه عنوان کنیم، اهداف و چیزهایی که مطلوب ذاتی ماست، نه مطلوب واسطه ای، (به واسطه می‌خواهیم به یک چیزی برسیم، که به آن اهداف واسط می‌گویند.) آنهایی که ذاتاً، اصالتاً، خود به خود، مورد مطلوبیت واقع می‌شود، عناصر هشت گانه ای هستند، که جامعه ی ما بر اساس نوع نگاهی که به عالم و هستی و انسان و جامعه بشری دارد، به دنبال تحقق این‌ها است، و این‌ها را اهداف ذاتی خودش می‌داند، مطلوبات ذاتی؛ و معتقد به این هستیم که این مطلوبات ذاتی مطابق فطرت بشری است، به این معنا که هر انسانی در هر زمانی و در هر مکانی که زندگی کند، به دنبال رسیدن به این اهداف است؛ اصلاً در تفکر ما نیازمندی به حکومت، بر اساس این اهداف است؛ یعنی ما چرا حکومت تشکیل می‌دهیم؟ برای تحقق این اهداف؛ این اهداف عبارتند از:

1ـ رسیدن به کمال

به طور مثال از دو نفر سؤال می¬کنم: شاید تعریف شما از کمال، با تعریف دیگری متفاوت باشد، ولی از شما یک سؤال می‌پرسم؟ آیا علاقه مند رسیدن به کمال هستید یا می¬خواهید که ناقص باشید؟! در واقع با هر تعریفی که خودتان دارید، دوست دارید به کمال برسید و یا دوست دارید ناقص باشید؟

هر انسانی در هر زمان و مکانی که زندگی کند، می‌گوید که من دوست دارم به کمال برسم، اگر کسی بگوید من علاقه مند به نقص هستم، مشکل روانی دارد و نمی¬شود با او برخورد علمی کرد. باید تحت درمان روانی قرار بگیرد، و اِلا انسان‌ها ذاتاً به دنبال رسیدن به کمال هستند، این اولین هدف است.

2ـ دومین آرمان فطری، جامعه‌ی سالم است.

از هر انسانی که در هر زمان و مکانی زندگی می‌کند، سؤال می‌کنم، که دوست دارید در جامعه‌ی سالم زندگی کنید یا جامعه ناسالم؟ (و با این دقت که فعلاً کاری با تعریف شما از جامعه‌ی سالم نداریم، شاید تعرفیشان از جامعه‌ی سالم متفاوت باشد.) همه می‌گویند جامعه‌ی سالم. حتی ممکن است این اشخاص این رابطه را درک نکنند که چرا بدون رسیدن به کمال، رسیدن به جامعه‌ی سالم عقلاً امکان پذیر نیست، ولی آرمانشان این است، پس دومین آرمان ما رسیدن به جامعه‌ی سالم است.

3ـ سومین آرمان که بر اساس دوتای اول شکل می¬گیرد، عدالت است.

عدالت فراگیر، منظور ما از عدالت فراگیر یعنی عدالت حوزه‌های مختلفی دارد، عدالت سیاسی، عدالت اقتصادی، عدالت حقوقی و عدالت برای همه، یعنی برای همه‌ی آحاد بشری، پس عدالت فراگیر، یعنی عدالت در تمام حوزه¬ها و برای همه‌ی افراد بشری؛ باز هم از افراد سؤال می‌کنیم، که دوست دارید عدالت برقرار باشد یا نباشد؟ همه‌ی انسان‌ها به صورت فطری خواهان عدالت هستند، اگر چه شاید تعریف¬شان از عدالت غلط باشد و رابطه‌ی بین عدالت، جامعه‌ی سالم و کمال را ندانند، و توجه به این نداشته باشند که بدون کمال، تحقق جامعه‌ی سالم محال عقلی است و بدون جامعه‌ی سالم، محال عقلی است که بتوانند به عدالت برسند. از طریق این سه مورد، چهارمین آرمان بشری قرار است تحقق پیدا کند.

4ـ عامل چهارم، رفاه عمومی است.

یعنی رفاه عمومی برای همه‌ی افراد بشر؛ یعنی تأمین نیاز‌های عقلانیِ مادی؛ همه‌ی انسان‌ها به مسکن نیاز دارند، همه به غذا احتیاج دارند، همه به بهداشت نیاز دارند، همه شغل لازم دارند، همه به اوقات فراغت و تفریح نیاز دارند، می‌گوییم این‌ها بعضی مواقع حدشان غیر معقول می‌شود، حد معقول این ها برای همه‌ی افراد بشری، عدالت عمومی نامیده می¬شود. اگر از انسان ها سؤال کنیم که فطرتاً دوست دارید در رفاه باشید یا نه؟ می‌گویند ما رفاه را دوست داریم، می‌گوییم آیا حاضرید شما رفاه داشته باشید و بقیه از گرسنگی بمیرند؟ اگر بگوید بله، علامت بیماری روانی است، لذا می‌گویند نه من رفاه داشته باشم، بقیه هم تأمین باشند، همه در رفاه باشیم؛ و شاید در دعاهای ماه رمضان وقتی می‌خوانیم، «اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ، اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ»، یعنی همه‌ی گرسنگان را سیر کن «اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ »، «اَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ» همه‌ی قرض دارها، همه‌ی این‌ها که گرفتاری مالی دارند، این یعنی تأمین نیاز‌های مادی برای همه و این را می‌خواهیم. اگر کسی این را نخواهد، علامت بیماریِ روانی است. از طریق این چهار تا، می‌خواهیم به پنجمی برسیم.

5ـ صلح بین الملل

صلح بین الملل یعنی: روابط بین دولت‌ها متخاصمانه نباشد، شاید این جمله‌ی حضرت امام (ره) زیبا ترین جمله باشد که می‌فرمایند: «اگر همه‌ی انبیاء با هم بیایند، ذره‌ای با یکدیگر اختلاف ندارند»؛ این که حکومت‌ها روابط¬شان را با یکدیگر مسالمت آمیز تنظیم کنند، نه این که باجنگ و درگیرانه؛ را صلح بین الملل می¬گوییم. اگر شخصی بگوید، من علاقه به جنگ دارم که جنگ باشد که انسان ها یک دیگر را بکشند، این علامت بیماریِ روحی و روانی است، لذا انسان‌ها فطرتاً علاقه مند به صلح هستند. از طریق این پنج تا، می‌خواهیم به ششمی برسیم.

6ـ امنیت فراگیر

تفاوت آن با صلح بین الملل این است که صلح بین الملل، در روابط بین دولت‌ها است، اما امنیت در حوزه¬ی فردی است، یعنی هر فردی از آحاد جامعه‌ی بشری، احساس کند که به حقوقش تعدّی نمی¬شود، همه‌ی انسان‌ها این امنیت را می‌خواهند، فطرتاً دنبال این هستند، یعنی اگر به آن‌ها بگویید دوست دارید در محیط امن باشید یا محیط ناامن؟ همه می‌گویند محیط امن؛

7ـ آرامش

هفتمین آرمان فطری ما، آرامش است، یعنی زندگی بدون استرس، شاید این در عربی بهتر معنا شود و کلمات عربی گویاتر باشند، اینکه در آیات قرآنی ما این عبارت آمده است که «النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ»؛ (فجر، 27) نفسی که به سکون رسیده است، که محصول حوزه‌های فوق است، اگر بخواهیم به فارسی ترجمه¬اش کنیم، میگوییم زندگی بدون استرس، زندگی ای که انسان، از آن حالت رضایتمندی دارد و دچار استرس نیست، یعنی رضایتمندی از وضعیتِ موجود است.
8ـ سعادت
محصول همه‌ی اینها، یک حالتی می‌شود که به آن سعادت می‌گویند، یعنی اگر همه¬ی این‌ها تحقق پیدا کند، انسان‌ها به سعادت می¬رسند. یعنی یک نوع زندگی همراه با پیشرفت و لذت بدون اَلم، به این سعادت می‌گویند. البته سعادت یک مفهوم بسیار گسترده تر و فلسفی دارد که باید به آن پرداخته شود، ما به همین مقدار اکتفا می‌کنیم.
به این ها «آرمان‌های فطری» میگویند. ما براساس نگاهمان به هستی، نگاهمان به انسان، نگاهمان به جامعه، نگاهمان به عالم، می‌گوییم اهداف ملّی ما همین آرمان‌های فطری بشری است.